پــــــــــری یــــــــاس روانشناسی
| ||
|
مرد بيکاري براي سِمَتِ آبدارچي در مايکروسافت تقاضا داد. رئيس هيئت مديره مصاحبه اش کرد و تميز کردن زمين رو -به عنوان نمونه کار- ديد و گفت: «شما استخدام شدين، آدرس ايميلتون رو بدين تا فرمهاي مربوطه رو واسه تون بفرستم تا پر کنين و همينطور تاريخي که بايد کار رو شروع کنين..» ادامه مطلب خدای بزرگ تو که از آینده ی ما خبر داری چرا ما رو آفریدی ؟صدیقه خدا جون ، چطوری قدیما اونهمه معجزه می کردی ولی حالا هیچ معجزه ای نمی کنی ؟سایمون خدای عزیز، چطور فهمیدی که خدایی ؟چارلی خدا جون . آیا قبل از اینکه این چیزا رو اختراع کنی ، میشناسیشون ؟چارلز خدا جون من ، به بابام بگو شب زود بیاد خونه.سارا خدایا چطوری به وجود آمدی ؟علیرضا خدا جون ، چه کسی دور کشورا رو خط میکشه ؟نان
ادامه مطلب پروفسور فلسفه با بسته سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان خود روی میز گذاشت. ادامه مطلب |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |